افعی تهران؛ مصائب آقای کارگردان

سامان مقدم پنج سال پس از ساخت کمدی پرطرفدار «دیوار به دیوار»، به تازگی با درامی متفاوت که پیمان معادی فیلمنامه‌اش را نوشته به شبکه خانگی آمده است. پیمان معادی در ابتدا قصد داشت که خودش افعی تهران را بسازد، اما مشغله‌های بسیارش باعث شد تا ساخت فیلمنامه‌اش را به سامان مقدم بسپارد.

افعی تهران سریال پیچیده‌ای است که با بیشتر سریال‌های ایرانی که پیش از این در تلویزیون و شبکه خانگی دیده‌ایم، تفاوت دارد. این اثر چند داستان متفاوت را که به واسطه سینما به یکدیگر پیوند خورده‌اند، به‌صورت همزمان دنبال می‌کند؛ قاتل سریالی شهر تهران، ساختن فیلم این قاتل سریالی و زندگی شخصی کارگردان این فیلم، سه محور اصلی است که سریال بر مبنای آن‌ها پیش می‌رود.

بسیاری از دقایق فیلم در جلسه مشاوره سپری می‌شود که هر سکانس نقش تعیین‌کننده و مهمی را در پیش‌برد سریال ایفا می‌کند. فلش‌بک‌‌هایی که گذشته و کودکی شخصیت اصلی را نشان می‌دهد و مواردی از این دست همه نشان‌دهنده آن است که ما با اثری روانشناسانه روبرو هستیم.

زندگی سخت آقای کارگردان

آرمان بیانی با بازی پیمان معادی منتقد و مدرس سینماست تا سن ۵۰ سالگی به علت سانسور و روابطی که در سینمای ایران وجود دارد، موفق به ساخت فیلم نشده است. اما جنایت یک قاتل زنجیره‌ای که رسانه‌ها به او لقب افعی تهران را داده‌اند، او را به صرافت ساخت یک فیلم سینمایی می‌اندازد. اما او برای ساخت فیلمش با موانعی مانند ارشاد، نبود سرمایه اولیه و ... مواجه می‌شود. در همین حین مشکلات زندگی شخصی‌اش نیز به میان می‌آید و فیلم ساختن را برای او سخت‌تر می‌کند.

شخصیت، جلوتر از داستان

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، افعی تهران سریالی است که روانشناسی در آن نقش برجسته‌ای دارد. بر همین اساس است که در این سریال بیش از آن که با یک داستان روبرو باشیم، با اثری مواجهیم که کاراکترمحور است. بار بخش زیادی از درام و پیش‌روی داستان بر دوش آرمان بیانی با بازی پیمان معادی است. معادی نیز به خوبی توانسته که از پس این مسئولیت برآید. جدا از ادای نقش به بهترین شکل، ظرافت‌هایی که شخص معادی به نقش اضافه کرده است، سبب شده تا مخاطب با آرمان بیانی ارتباط بهتری برقرار کند.

از دیگر نکات مثبت این اثر، باورپذیر بودن ارتباط کاراکترها است. برای مثال رابطه پدر و پسری آرمان و فرزندش، بابک، شاید خیلی دوست‌داشتنی نباشد، اما همان قدر به دور از کلیشه و واقعی است. رابطه آرمان با همسر سابقش، با تهیه‌کننده‌ فیلمش و ... همه از همین قاعده پیروی می‌کنند.

باتوجه به این نکته، برای دوست داشتن افعی تهران، لازم است که شخصیت آرمان بیانی را دوست داشته باشید. ارتباط گرفتن و همذات‌پنداری با آرمان بیانی که آدم بداخلاق و انعطاف‌ناپذیری است، شاید دشوار به‌نظر برسد، اما ابعاد شکننده و درونی شخصیت او باعث می‌شود تا هر مخاطبی بتوند او را دوست داشته باشد و تکه‌ای از وجود خود را در او پیدا کند. پس اگر یکی دو قسمت ابتدایی افعی تهران را دوست نداشتید، به آن فرصت دهید، چرا که احتمالا تا قسمت پنجم، طرفدار آن خواهید شد.

چیزهایی که نمی‌دانیم!

وجود برخی نکات و جزئیات در سریال نامفهوم است و جدا از این که چیزی به آن اضافه نمی‌کند، بلکه باعث گیج شدن مخاطب می‌شود. برای مثال شخصیت روانشناس در افعی تهران، شخصیت گنگی است. در عین حال که تمام حرف‌هایش درباره رفتار حرفه‌ای در اتاق درمان است، رفتار و برخورد او با آرمان چنین چیزی را نشان نمی‌دهد.

دیگر ابهام سریال، زوایایی است که فیلمبردار برای قرار دادن دوربین انتخاب می‌کند. در اکثر سکانس‌ها ما با کلوزآپ بازیگران مواجه هستیم که به‌نظر نمی‌رسد ضرورتی برای این کار وجود داشته باشد. این کار بیشتر موجب آن می‌شود که مخاطب نتواند تصور درستی از فضا داشته باشد و با محیط ارتباط برقرار کند.

تا کنون پنج قسمت این سریال پخش شده است و هنوز داستان افعی تهران(قاتل زنجیره‌ای سریال) آغاز نشده است. قاتل زنجیره‌ای که از این پس قرار است نقش پررنگ‌تری در سریال داشته باشد. بازیگر این نقش مریلا زارعی است و حضور قدرتمندش در سکانس پایانی قسمت پنجم، نوید قسمت‌های جذابتری را به بینندگان می‌دهد.

اگر به روانشناسی، جنایت، سینما و روند ساخت یک فیلم در سینمای ایران علاقه‌مند هستید، تماشای سریال افعی تهران را به شما توصیه می‌کنیم. شما می‌توانید پنج قسمت اول این سریال را از در پلتفرم روبیکا، بدون نیاز به خرید اشتراک، تماشا کنید.

روبیکا
سریال هفت؛ داستان رفاقت و انتقام
«هفت»، سریال جدید کیارش اسدی‌زاده است که به تازگی به شبکه نمایش خانگی آمده و در پلتفرم روبیکا پخش می‌شود. کیارش اسدی‌زاده پیش از این تجربه کارگردانی سریال «کرگدن» را داشته و اخیرا نیز کمدی «دفتر یادداشت» را ساخته است.
شوگون؛ ماجراجویی، تاریخ و جنگ
سریال «شوگون» (Shogun) به تازگی از شبکه Hulu و FX پخش شده است و روایتگر داستان «ویلیام آدامز»، دریانورد انگلیسی است که در سال ۱۶۰۰ پا به ژاپن گذاشت.